به گزارش سینماپرس، به فراموشی سپردن هویتهای تاریخی و فرهنگی و بی اعتنایی به سرمایههای فرهنگی کشور، موضوع تازهای نیست؛ بارها و بارها در رسانهها از این موضوع سخن رفته و به تکرار مکررات تبدیل شده است. نامورانی همواره در این کشور بوده و هستند که بیچشمداشت و بدون نگاه به مسئولان، برای ارتقای فرهنگ مردم تلاش کردند اما امروز دیگر یادی از آنها نمیشود. این نام آوران در کشور ما کم نیستند. نمونهاش زندهیاد حمید سبزواری است. او که سالها به رغم خفقان موجود در سالهای پیش از انقلاب، برای به سرانجام رسیدن این انقلاب مردمیاز جان و مال خود گذشت، نام او امروز در میان کاغذبازیها و ژستهای فرهنگی مسئولان گم شده است.
دو سال پیش، زمانی که در همین روزها خبر درگذشت او منتشر شد، مسئولان فرهنگی کشور همانند همیشه در صحنه حاضر شده و وعدههایی دادند؛ از انتشار تمام سرودههای منتشر نشده او، تا در اختیار گذاشتن سرودهای انقلابی او به عموم مخاطبان و راهاندازی یادمان پدر شعر انقلاب در سبزوار و افتتاح موزهای به نام او در زادگاهش و... اما از همه این وعدهها هیچ کدام به سرانجام نرسیده است.
وحید ممتحنی، فرزند زندهیاد حمید سبزواری، درباره این موضوع گفته است: تقریباً هیچکدام از کارهایی که در زمان درگذشت پدر وعده داده شده بود، به سرانجام نرسیده است. برای انتشار کتابی از ایشان که حاوی اشعار منتشر نشده پدر بود، از تمامیاعضای خانواده به منظور رضایت برای چاپ آن، امضا گرفتند، اما کتاب پس از حدود دو سال هنوز به چاپ نرسیده است.
وی ادامه داد: همچنین قرار بود که برای مزار مرحوم سبزواری یادمانی طراحی شود که محل دوستداران شعر و ادب باشد که متاسفانه این موضوع هم ناتمام باقی مانده است. البته ما هیچ توقعی از مسئولین نداریم و شرایط کشور را درک میکنیم.
موزهای برای معتادان
بی توجهی به مرحوم سبزواری تا حدی پیش رفته است که خبرهای بدی از خانه قدیمیاو در ماههای گذشته هم مخابره شد.
محسن ممتحنی ، فرزند زندهیاد حمید سبزواری در این زمینه هم گفت: متأسفانه باخبر شدیم خانهای که قرار بود موزه شود، به خوابگاه معتادان تبدیل شده است.
وی افزود: کلید خانه را به مسئولان شهری سبزوار و میراث فرهنگی سپرده بودیم تا کارهای راهاندازی موزه را راحتتر پیگیری کنند، اما گویا خانه به حال خود رها شده و کارهای راهاندازی موزه نیز پیگیری نمیشود. البته این اولینبار نیست که چنین اتفاقی میافتد، خانههای شاعران و بزرگان دیگری هم در شهر سبزوار بوده است که بهدلیل عدم پیگیری مسئولان بلاتکلیف رها شده است.
فرزند زندهیاد سبزواری با بیان اینکه «از واسپاری امور به دولت پشیمان شدهایم و ممکن است بهصورت شخصی اقدام به راهاندازی موزه کنیم»، افزود: از سوی دیگر، مجموعه اشعار استاد نیز قرار بود به چاپ برسد که بهدلیل کمبود بودجه کار انتشار آن نیز متوقف شده است. حافظه تاریخی نداریم
بی توجهی به مفاخر ایران اسلامیاز سوی دولت انتقاد بسیاری از فعالان فرهنگی کشور را در پی داشته است.محمدرضا شفیعی کدکنی در مقالهای با عنوان «ظرفیت و ظرافت یک انسان» یک سؤال مهم مطرح میکند: قبر فرخی یزدی کجاست؟ او در واقع با این پرسش سر حرف را باز میکند تا به این مسئله بپردازد که چرا میگویند ما ایرانیها حافظه تاریخی نداریم؟ و سپس ادامه میدهد: فقر حافظه تاریخی ما نتیجه نداشتن «آرشیو ملی» است؛ نه در قیاس با فرانسه و انگلستان که در قیاس با همسایگانمان. آرشیو ما کجا و آرشیو عثمانی (یعنی ترکیه قرن اخیر) کجا؟!! گاهی دانشجویان دورههای دکتری ادبیات که سخت شیفته مطالعات ادبی در حوزه نظریههای جدید هستند، به من رجوع میکنند که: «ما میخواهیم روش «لوکاچ»یا روش «لوسین گلدمن» را بر فلان رمان معاصر ایرانی، به اصطلاح «پیاده کنیم» و رساله دکتری خود را در اینباره بنویسیم.» من در میان هزاران مانعی که در این راه میبینم، به شوخی به آنها میگویم: اگر شما از دولت فرانسه بپرسید که «در فلان تاریخ، و در فلان قهوهخانه خیابان شانزهلیزه، آقای ویکتورهوگو یک فنجان قهوه خورده است؛ صورت حساب آن روز ویکتورهوگو، در آن کافه مورد نیاز من است.» فوراً از آرشیو ملی فرانسه میپرسند و به شما پاسخ میدهند، اما ما جای قبر فرخی یزدی را نمیدانیم!
حمید سبزواری در حالی از دو سال پیش در آرشیو فعالیتهای دولتیها و دور از دسترس قرار گرفته است که به اذعان بسیاری از فعالان فرهنگی و ادبی یکی از برجستهترین سرمایههای انقلاب در 4 دهه اخیر به شمار میاید.
سیدعلی موسوی گرمارودی، شاعر پیشکسوت کشورمان با بیان این که مرحوم حمید سبزواری بیشتر با سرودهای انقلابی خود شناخته میشود، اظهار کرد: وی تنها در سرود استاد نبود؛ بلکه همه قالبها و حوزههای شعری را با استادی تمام و با زبان فخیم که همان زبان خراسانی است، آزمود.
وی افزود: از مرحوم سبزواری دفاتر متعدد شعری در قالبهای متفاوت به جا مانده است و ایشان را میتوان به نوعی شیخالطایفه دانست. مرحوم سبزواری در حوزه مضمون نیز تجربههای بسیاری را پشت سر گذاشت و در دوران حیات خود در زمینههای جنگ تحمیلی، شهادت، انقلاب اسلامی، عاشقانه و شعر اعتراض و اجتماعی و ... به سرایش شعر پرداخت.
این شاعر پیشکسوت در توصیف زندگی و درگذشت مرحوم حمید سبزواری گفت: تنها میتوانم به این مصرع از شعر حافظ اشاره کنم که میفرماید: «نظیر خویش بنگذاشتند و بگذشتند.»
ابعاد ناشناخته زندگی حمید سبزواری
رضا اسماعیلی، شاعر و کارشناس ادبی نیز با گرامیداشت یاد و خاطره استاد سبزواری گفت:استاد سبزواری به عنوان پیشکسوت شعر انقلاب تنها یک شاعر نبود بلکه ابعاد انسانی و معنوی زندگی وی نیز نقاط عطف بسیاری داشته که متاسفانه مغفول مانده و به آن توجهی نشده است.
وی افزود:متاسفانه بخشهایی از شعر استاد که پیش از انقلاب و با سبکهایی متفاوت از قصیده و شعر سنتی سرودهاند هنوز منتشر نشده و امیدواریم این اشعار به زودی منتشر شود.چرا که استاد سبزواری به انواع سبکها از جمله قصیده و شعر نیمایی نیز مسلط بودند و اشعارشان تاثیر گذاری فراوانی در مخاطب داشت.
اسماعیلی به روز بودن مرحوم سبزواری را از جمله ویژگیهای بارز این شاعر ارزشمند انقلاب دانست و تصریح کرد: استاد سبزواری در مقاطع زمانی مختلف متناسب با سلیقه جامعه شعر میگفت و به همین دلیل شعرهایش هنوز هم ماندگار و خواندنی اند.برخی گمان میکنند که شاعر آئینی حق استفاده از سایر سبکها را ندارد و استفاده از سایر سبکها برای شعرهای غیر دینی مناسب است اما استاد سبزواری نشان داد که این تصور نادرست است و میتوان با سبکهای نو در شعر پارسی شعر دینی و آئینی سرود.
این شاعر کشورمان با اشاره به اینکه شعرهای حمید سبزواری نظر بسیاری درباره موسیقی در اسلام را نیز تغییر داد اذعان کرد: سبزواری نشان داد که میتوان از ظرفیتهای موسیقی برای اشاعه باورها و آرمانهای انقلاب استفاده کرد و با همین نگاه شعر معروف خمینی ای امام وی به ترانهای ماندگار برای تاریخ انقلاب اسلامیتبدیل شد.
اسماعیلی با اشاره به ابعاد شخصیتی مرحوم سبزواری تاکید کرد:استاد سبزواری ابعاد شخصیتی ناشناخته زیادی دارند که میتوان با استفاده از اثار به جا مانده و نیز بررسی سبک زندگی وی به این ابعاد ناشناخته دست یافت اما متاسفانه تعلل در راه اندازی موزه استاد سبزواری و انتشار اثار وی این مساله را به تاخیر انداخته است.وی از جمله شاعرانی بود که پیش از انقلاب به دعوت امام خمینی(ره) لبیک گفت و در کنار امام و انقلاب قرار گرفت و در شرایط سختی که بر جامعه حاکم بود با روحیه انقلابیگری، نظام منحوس پهلوی را مورد انتقاد قرار میداد. به دلیل همین شجاعت و روحیه انقلابی، زندانی و شکنجه شد، اما از مسیر خود منحرف نشد و پس از انقلاب نیز به مسیر خود ادامه داد و ثابت قدم ماند.
، نام حمید سبزواری با حافظه مردم عصر ما گره خورده است. نمیتوان به هیچ روی «خمینی ای امام...» و «برخیزید» را که از سرودهای مشهور او هستند، از حافظه مردم پاک کرد. سرودها و سرودههای او تاریخ انقلاب است. بسیاری از اهالی فرهنگ از جمله او، که امروز مورد بیمهری مسئولان فرهنگی کشور قرار میگیرند، دیگر تکرارپذیر نیستند. اما اینکه چه زمانی میتوان از این بزرگان برای شکل دادن هویت فرهنگی جامعه بهره برد موضوعی است که فعلا در میان بی مسئولیتی مدیران فرهنگی کشور و تعلل آنها به دست فراموشی سپرده شده است.
* عصر ایرانیان
ارسال نظر